تفریحی وسرگرمی

 

سلام آقای مهندس

منیم داییم *** حبیب فروزنده ***شورالیقا شرکت الیب خواهشن اونو بو یولدا یاردیم ادک

از طرف محمد (کیان) قاطع

هر کیمی بویازینی اوخوییر خواهشن حبیب فروزنده کمکلیک اتسین

مغان اولکسینده اولانار

یاشاسین بوتن تورک لر ومغاننلار(گرمی ،بیله سوار ،پارس آباد)

دو شنبه 16 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 20:55 :: نويسنده : افشین مهرنگ

در گذشت  استاد گرانقدر جناب آقای مرتضی هادی زاده همسر وفرزند دلبندشان را در اثر سانحه دل خراش تصادف خدمت دوستان وآشنایان واساتید ودانشجویان گروه کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی  واحد اردبیل تسیلت عرض نمود واز خداوند تعالی برای استاد مرتضی هادی زاده وهمسر ودختر دلبندش عالی ترین درجات تعالی را خاستاریم.

ضمنا مجلس یادبود آن مرحوم روز چهارشنبه مورخه92/1/28در مسجد دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل(میدان بسیج)برگزار خواهد شد!

یک شنبه 25 فروردين 1392برچسب:, :: 19:28 :: نويسنده : افشین مهرنگ

thses is boyes azarbaijan

ANA yordom azarbaijan

چهار شنبه 22 آذر 1391برچسب:, :: 18:56 :: نويسنده : افشین مهرنگ

بدترین درد  دنیا چیه؟؟؟

 

جواب   خواهشا یادتون نره

پنج شنبه 2 آذر 1391برچسب:, :: 9:16 :: نويسنده : افشین مهرنگ

زندگی 3 چیز بیشتر نیست

1-به اجبار به دنیا آمدن

2-باغم زیستن

3-باآرزو مردن

یک شنبه 16 مهر 1391برچسب:, :: 11:57 :: نويسنده : افشین مهرنگ

هم وطنم زیر آوار است وصدا وسیما خنده بازار پخش میکند این انصاف است؟؟

چرا در زلزله آذربایجان خنده بازار پخش میکنند؟؟؟

مگر ما در غم زلزله بم شریک نبودیم؟؟

کجاست رسول نجفیان برای ما هم بخواند؟؟

کجاست اون کوچه چی شد اون خونه آدماش کجاست خدا میدونه!

برادر وخواهر ترک زبان من اعتراض وغیرت خود را بادرج این متن در وبلاگ اعلام میکنم

 

پنج شنبه 26 مرداد 1391برچسب:, :: 17:11 :: نويسنده : افشین مهرنگ

چایی قویدوم  دم آلدی

گوزلریمی نم آلدی

یادما ایله دوشدون 

اورگیمی غم الدی

 

 

 

 

 

 

جمعه 30 تير 1391برچسب:, :: 10:3 :: نويسنده : افشین مهرنگ

 

من

بوتن تورک خالقینا بابک کین حیات گوز آچماغین تبریک ادیرم

وتورک خالقین Juneاتوزیم جی گوننده (تیرین اونندا) بابک قلعه سین دعوت ادیرم

البته که شاد گون اولاجاق  بوتن تورک لر

یاشاسین آذربایجان

یاشاسین بابک

یاشاسین تورک میلتی

 

 

چهار شنبه 31 خرداد 1391برچسب:, :: 8:54 :: نويسنده : افشین مهرنگ

تعریف سواد: توانایی خواندن همراه با معنا ودرک کردن آن

1- سواد بهداشتی :

a-درک وفهم جریانات بهداشتی

b-تربیت بدنی

c-سلامت فردی واجتماعی

2-سواد  فرهنگی وهنری:

a-درک وفهم جریانات  فرهنگی وهنری

b-حفظ وتوسعه میراث فرهنگی وهنری

c-وحدت وکسرت فرهنگی

d-زیبا شناسی وذوق هنری

e-هویت ملی

f-ارزش های فرهنگی وهنری

3-سواد سیاسی

a-درک وفهم جریانات سیاسی

b-اندیشه ورزی سیاسی

c-استقلال ملی

d-عزت واقتدار ملی

e-منافع ملی

f-وحدت وتفاهم ملی

g-دفاع ومقاومت

h-مشارکت سیاسی

 4-سواد اجتماعی

a-قانون گرایی

b-مسوولیت پذیری

c-بردباری وتمحل

d-درک وفهم جریانات اجتماعی

e-مشارکت اجتماعی

y-قابلیت جنسی

p-وفاق وهمدلی

h-عدالت اجتماعی

f-پاس داشت ارزش های اجتماعی

n-مهارتهای ارتباطی

m-تحول گرای اقتصادی

5-سواد علمی

a-تفکر علمی ومنطقی

b-دانش های پایه  وعمومی

c-کنجکاوی وپرسش گری

e-تفکر انتقادی

f-خلاقیت

j-خود فرمانی

s-آینده نگری وبرنامه ریزی

z-درک وفهم ادبیات

v-یاد گیری مادام العمر

m-منش های تفکر (گرایش به انجام عمل)

 

 

 

سه شنبه 16 خرداد 1391برچسب:, :: 19:45 :: نويسنده : افشین مهرنگ

برادر زن راننده  دایی زن احمد است راننده چه نسبتی  با زن احمد دارد؟؟؟

 

 

 

 

 

شنبه 6 خرداد 1391برچسب:, :: 20:25 :: نويسنده : افشین مهرنگ

برجی ساخته شده از پخ محکم واستوار دارای سابقه بسیاربالا

ودر زمان قدیم به علت نبود کافی شاپ دختر وپسرا برای گپ

زدن به آنجا پناه می بردن

چهار شنبه 27 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 17:16 :: نويسنده : افشین مهرنگ

 

 آپلود

پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 21:23 :: نويسنده : افشین مهرنگ

پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 21:6 :: نويسنده : افشین مهرنگ

 

آپلود

پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 20:32 :: نويسنده : افشین مهرنگ

آپلود        

پارک کاج پارس آباد  به عشق وحید از پارس آباد مغان میذارم فقط

یاشاسین بوتون پارس آباد اولکسینده اولانار

 

سه شنبه 19 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 16:14 :: نويسنده : افشین مهرنگ

آبباس

اسگر

فهرات

ماهموت

ناسیر

هامیت

ریزا

موسا

سیت جاوات

ممت (موخننیح)

نغی (خط ثابیت)

نغی (ایرانسل)

اهبر

فاتما باجی

آرواد

ددم گیل

باجاناخ

کوره کن

ممی داداش

بیتدی کاظیم (باققال)

آروادین دده  سی گیل

قینانا (موبایل)

               هرکی خاست بگه فارسیشم بنویسم

 

                                           

سه شنبه 19 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 9:8 :: نويسنده : افشین مهرنگ

 

انشا یک بچه دبستانی در مورد ازدواج

نام : کمال

کلاس :دوم دبستان

موزو انشا : عزدواج!

هر وقت من یک کار خوب می کنم مامانم به من می گوید بزرگ که شدی برایت یک زن خوب می گیرم. تا به حال من پنج تا کار خوب کرده ام و مامانم قول پنج تایش را به من داده است. حتمن ناسرادین شاه خیلی کارهای خوب می کرده که مامانش به اندازه استادیوم آزادی برایش زن گرفته بود. ولی من مؤتقدم که اصولن انسان باید زن بگیرد تا آدم بشود ، چون بابایمان همیشه می گوید مشکلات انسان را آدم می کند.   در عزدواج تواهم خیلی مهم است یعنی دو طرف باید به هم بخورند. مثلن من و ساناز دختر خاله مان خیلی به هم می خوریم. از لهاز فکری هم دو طرف باید به هم بخورند، ساناز چون سه سالش است هنوز فکر ندارد که به من بخورد ولی مامانم می گوید این ساناز از تو بیشتر هالیش می شود. در عزدواج سن و سال اصلن مهم نیست چه بسیار آدم های بزرگی بوده اند که کارشان به تلاغ کشیده شده و چه بسیار آدم های کوچکی که نکشیده شده. مهم اشق است ! اگر اشق باشد دیگر کسی از شوهرش سکه نمی خواهد و دایی مختار هم از زندان در می آید من تا حالا کلی سکه جم کرده ام و می خواهم همان اول قلکم را بشکنم و همه اش را به ساناز بدهم تا بعدن به زندان نروم.     مهریه و شیر بلال هیچ کس را خوشبخت نمی کند. همین خرج های ازافی باعث می شود که زندگی سخت بشود و سر خرج عروسی دایی مختار با پدر خانومش حرفش بشود. دایی مختار می گفت پدر خانومش چتر باز بود.. خوب شاید حقوق چتر بازی خیلی کم بوده که نتوانسته خرج عروسی را بدهد. البته من و ساناز تفافق کرده ایم که بجای شام عروسی چیپس و خلالی نمکی بدهیم. هم ارزان تر است ، هم خوشمزه تراست تازه وقتی می خوری خش خش هم می کند!     اگر آدم زن خانه دار بگیرد خیلی بهتر است و گرنه آدم مجبور می شود خودش خانه بگیرد. زن دایی مختار هم خانه دار نبود و دایی مختار مجبور شد یک زیر زمینی بگیرد. میگفت چون رهم و اجاره بالاست آنها رفته اند پایین! اما خانوم دایی مختار هم می خواست برود بالا! حتمن از زیر زمینی می ترسید. ساناز هم از زیر زمینی می ترسد برای همین هم برایش توی باغچه یک خانه درختی درست کردم. اما ساناز از آن بالا افتاد و دستش شکست. از آن موقه خاله با من قهر است. قهر بهتر از دعواست. آدم وقتی قهر می کند بعد آشتی می کند ولی اگر دعوا کند بعد کتک کاری می کند بعد خانومش می رود دادگاه شکایت می کند بعد می آیند دایی مختار را می برند زندان! البته زندان آدم را مرد می کند.عزدواج هم آدم را مرد می کند، اما آدم با عزدواج مرد بشود خیلی بهتر است!  این بود انشای من.

 

 

 

                                       

 

                                                   

                                                       ok      

سه شنبه 12 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 8:16 :: نويسنده : افشین مهرنگ

یکی از دوستان که مدتی پیش به عنوان مدرس در یکی از دانشگاه ها مشغول به کار شده بود از خاطرات دوران تدریسش نقل میکرد:

سر یکی از کلاس هایم  توی دانشگاه ،  دختری بود که دو ، سه جلسه اول ،ده دقیقه مانده بود کلاس تموم بشه ، زیپ کوله اش رو میکشید و میگفت :

استاد ! خسته نباشید !!!

البته من هم به شیوه همه استاد های دیگه به درس دادن ادامه میدادم و توجهی نمی کردم!

یه روز اواخر کلاس زیر چشمی میپاییدمش ! به محض این که دستش رفت سمت کوله ، گفتم :

خانوم !!! زیپتو نکش هنوز کارم تموم نشده !!!!!

همه کلاس منفجر شدن از خنده ،

نتیجه این کار این بود که دیگه هیچ وقت سر کلاس بلبل زبونی نکرد!!!!

هیچ وقت هم دیگه با اون کوله ندیدمش توی دانشگاه !!!

البته اینم از بی ادبی استاد بوده  حداقل نباید جلوی جمع این حرفو می زد

 

 

دو شنبه 4 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 20:7 :: نويسنده : افشین مهرنگ

تلفن زنگ می خورد :

گفتگوی دو دختر پای تلفن:

سلام عشقم، قربونت برم. چطوری عسل؟ فدات شم… می بینمت خوشگم… بوس بوس

گفتگوی دو پسر پای تلفن:

بنال… بوزینه مگه نگفتی ساعت چهار میای؟ د گمشو راه بیفت دیگه کره خر

بعد از قطع کردن تلفن :

دخترها:

واه واه واه !!! دختره ایکپیریه بی فرهنگ چه خودشم میگیره اه اه اه انگار از دماغ فیل افتاده حالمو بهم زد

پسرها:

بابا عجب بچه باحالیه این حمید خیلی حال میکنم باهاش خیلی با مرامه

چهار شنبه 30 فروردين 1391برچسب:, :: 15:38 :: نويسنده : افشین مهرنگ

سه شنبه 29 فروردين 1391برچسب:, :: 22:37 :: نويسنده : افشین مهرنگ


داستان جالب  قصر پادشاه


در افسانه های شرقی قدیم آمده است که یکی از پادشاهان بزرگ برای جاودانه کردن نام و پادشاهی خود تصمیم گرفت که قصری باشکوه بسازد که در دنیا بی نظیر باشد و تالار اصلی ان در عین شکوه و بزرگی و عظمت ستونی نداشته باشد !!!

اما پس از سالها و کار وتلاش و محاسبه ، کسی از عهده ساخت سقف تالار اصلی بر نیامد و معماران مدعی زیادی بر سر این کار جان خود را از دست دادند تا اینکه ناکامی پادشاه او را به شدت افسرده و خشمگین ساخت و دست آخر معلوم شد که معمار زبر دست و افسانه ای به نام سنمار وجود دارد که این کار از عهده او بر می آید

و بالاخره او را یافتند و کار را به او سپردند  و او طرحی نو در انداخت و کاخ افسانه ای خورنق را تا زیر سقف بالا برد و اعجاب و تحسین همگان را برانگیخت اما درست وقتی که دیواره ها به زیر سقف رسید  سنمار ناپدید شد و کار اتمام قصر خورنق نیمه کار ماند

مدتها پی او گشتند ولی اثری از او نجستند و پادشاه خشمگین و ناکام دستور دستگیری و محاکمه و مرگ او را صادر کرد تا پس از هفت سال  دوباره سر و کله سنمار پیدا شد .

او که با پای خود امده بود دست بسته و در غل و زنجیر به حضور پادشاه آورده شد و شاه دستور داد او را به قتل برسانند اما سنمار درخواست کرد قبل از مرگ به حرفهای او گوش کنند و توضیح داد که علت ناکامی معماران قبلی در برافراشتن سقف تالار بی ستون این بوده است که زمین به دلیل فشار دیواره ها و عوارض طبیعی نشست می کند و اگر پس از بالا رفتن دیواره بلافاصله سقف ساخته شود به دلیل نشست زمین بعدا سقف نیز ترک خورد و فرو می ریزد و قصر جاودانه نخواهد شد

پس لازم بود مدت هفت سال سپری شود تا زمین و دیواره ها نهایت افت و نشست خود را داشته باشند تا هنگام ساخت سقف که موعدش همین حالا است مشکلی پیش نیاید و اگر من در همان موقع این موضوع را به شما می گفتم حمل بر ناتوانی من می کردید و من نیز به سرنوشت دیگر معماران ناکام به کام مرگ می رفتم

پادشاه و وزیران به هوش و ذکاوت او آفرین گفتند و ادامه کار را با پاداش بزرگتری به او سپردند و سنمار ظرف یک سال قصر خورنق را اتمام و آماده افتتاح نمود .

مراسم باشکوهی برای افتتاح قصر در نظر گرفته شد و شخصیتهای بزرگ سیاسی آن عصر و سرزمینهای همسایه نیز به جشن دعوت شدند و سنمار با شور و اشتیاق فراون تالارها و سرسراها واطاقها و راهروها و طبقات و پلکانها و ایوانها و چشم اندازهای زیبا و اسرار امیز قصر را به پادشاه و هیات همراه نشان میداد و دست آخر پادشاه را به یک اطاق کوچک مخفی برد و رازی را با در میان گذاشت و به دیواری اشاره کرد و تکه  اجری را نشان داد و گفت : کل بنای این قصر به این یک آجر متکی است که اگر آنرا از جای خود در آوری کل قصر به تدریج و آرامی ظرف مدت یک ساعت فرو میریزد و این کار برای این کردم که اگر یک روز کشورت به دست بیگانگان افتاد نتوانند این قصر افسانه ای را تملک کنند شاه خیلی خیلی خوشحال شد و از سر شگفتی سنمار به خاطر هنر و هوش و درایتش تحسین کرد و به او وعده پاداشی بزرگ داد و گفت این راز را باکسی در میان نگذار

تا اینکه در روز موعود قرار شد پاداش سنمار معمار را بدهد . او را با تشریفات تمام به بالاترین ایوان قصر بردند و در برابر چشم تماشا گران دستور داد به پایین پرتابش کنند تا بمیرد!!!

سنمار در آخرین لحظات حیات خود به چشمان پادشاه نگاه کرد و با زبان بی زبانی پرسید چرا ؟؟؟!!!

و پادشاه گفت برای اینکه جز من کسی راز جاودانگی و فنای قصر نداند و با این جمله او را به پایین پرتاب کرده  و راز را برای همیشه از همه مخفی نگاه داشت…!

ما دیگران را فقط تا آن قسمت از جاده که خود پیموده‌ایم می‌توانیم هدایت کنیم… اسکات پک

 

دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 12:6 :: نويسنده : افشین مهرنگ

بابا آب داد!!!


بابا را ایزوگام کردند  دیگه  آب نداد

              

 

                                        

 

یک شنبه 27 فروردين 1391برچسب:, :: 12:16 :: نويسنده : افشین مهرنگ

Hayat  bir  yaprak....


bir Gun ELbet Solajak,


Ama sana Bu SMSl Gondaran  Sani Hic  bir zamanUnutmayajak

پنج شنبه 24 فروردين 1391برچسب:, :: 15:9 :: نويسنده : افشین مهرنگ

اگه مار سر شومبول رفیقتو نیش بزنه میمکیش یاولش میکنی؟؟؟؟

   

          

 

دو شنبه 21 فروردين 1391برچسب:, :: 19:40 :: نويسنده : افشین مهرنگ

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

درباره وبلاگ

با سلام خدمت دوستان عزیز افشین مهرنگ ساریخان بگلو هستم دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی کشاورزی (زراعت ) دانشگاه پردیس علوم تحقیقات اردبیل از دیار سرسبز مغان یاشاسین بوتن مغان اولکسینده اولانار ساغ یاشا afshinmehrang@yahoo.com 09147011121 برای آشنایی بیشتر از مغان از سایت مغان شهر دیدن فرماید www.moghanshahr.com
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان تفریحی وسرگرمی و آدرس mehrang.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 41
بازدید دیروز : 62
بازدید هفته : 139
بازدید ماه : 136
بازدید کل : 9073
تعداد مطالب : 56
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1



Alternative content